امشب بعد ازیک ماه پر برکت ، بالاخره نماز اول وقت در مسجدمون راه افتاد و رفتیم برای نماز
دلم شده بود ماشین لباسشویی اینقدر آشوب بود که برم مسجد یا نه !؟
شاید (حتما) به خاطر نظام ریاستیش بود.عصر از این ناراحت بودم که چرا رمضان رفت و هیچ کاری نکردم ، هیچ تغییری نکردم و دلم داشت برای سحری ها و دعاهاش
،افطاری و قشنگیاش نماز جماعتها و ... تنگ میشد. .....مسجد هم که باید نمازهاش مرتب تر باشه ، باعث شده بود که برا نماز اول وقت ،من و بچه ها آواره شهر بشیم
.خب کاری نداریم هر جوری بود اولِ اذون دیدم نزدیک مسجدم ، و طبق پیش بینی ام فهمیدم که حاج آقا رفته تعطیلات عید فطر
.من هم دلم نمیخواست امام جماعت بشم ، چند بار رئیس کل منو صدا زد ولی من نمی توانستم اطاعت امر کنم.میخواستم برم یه جواب اساسی بهش بدم ،آخه هر بار که گیر می کنن و به جوان احتیاج دارن ، جوان میشه نور چشم و میگن رو سر ما جا دارید و شما رئیس مائید و هندونه هایی از این قبیل؛
میخواستم بهش بگم اگه ما مسئولیم پس کسی نباید به ما زور بگه ،
نباید به خاطر تزئینات بگی پاتونو از گلیمتون بیشتر دراز کردید ، بگید از روی هوی و هوس هر کاری دلتون می خواد انجام می دید باید بتونیم مسئولین واحدهامون رو بدون مصیبتی مثل کتابخانه عوض کنیم برنامه بدیم و اجرا کنیم ، از حسابهای خودمان با خبر بشیم باید بتوانیم از امکانات مسجد استفاده کنیم و حق نظردادن در مسائل مهم مسجد رو داشته باشیم ، کسی حق ندارد هر حرفی که خواست به بچه ها بزنه و هر وقت خواست بگه از مسجد میریزیمتون بیرون یا فحشی بده که بچه ها بخوان ازش شکایت کنند ،
نباید گروهها و کارها را هر وقت که خواست تعطیل کنه و از این 300-400 نفر جوان پسر و دختر هر وقت خواست در برابر مسئولین استفاده ابزاری کنه
.البته تند نریم ، من خودم از اونایی هستم که می گم با اینا باید ساخت و متحد باشیم .گویا سخن امیر المومنین است که چرا باید کفار در راه باطل اینقدر متحد باشند و مسلمانها در ایمانشان اینقدر پراکنده
.اما زیر بار ظلم هم نباید رفت چند ساله که تحمل کردیم . یک بار سلمان در باره عصبانیتش از یک جلسه با یکی از آیات عظام مسجد نوشت ولی نمی دانست که درآن لحظه چقدر سخت بود برای من اینگونه صحبت کردن و ساکت شدن . (خیلی رفتیم ...!!!؟
)حالا من موندم که با این همه بچه عاشق که تو این باغچه عشق جمع شدن چی کار کنم؟
!آیا برم دنبال کار خودم و بچه ها هم پراکنده بشن یا باز کارا رو شروع کنیم و گروهها رو راه بندازیم و بچه ها هم تو کار برن ؟؟
!بد جوری موندم بچه ها یا
.....بقیه شقشقیه بعداَ
والسلام علی من التبع الهدی
نوشته شده توسط : مهاجر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ